گفته بودی با حرف مردم چه کنی؟
نگران مردم نباش
تابستان که شد،
لابه لای شاخ و برگ درختان جا می خورم
دربهار،
میوه میشوم سُر میخورم ،
سرازیر میشوم ب رگ هایت
پاییز،
دیگر نیستم
تا برای زغال چشم هایم دل نگران شوی
قهر های آخر شب بهانه است
کسی که دوستت دارد در بین هزاران
نقطه سیاه شب حتی اگر یک نقطه
سپید بیابد دلیلش می کند برای ماندن
و کسی که میخواهد برود در سپیدی روز
حتی اگر نقطه ای سیاه را هم نیابد
با انگشتش به گوشه ای اشاره می کند
که انگار نقطه ای سیاه یافته
کسی که رفتنی است بگذار برود
رودخانه اگر عاشق دریا باشد
عشقش را به چاه فاضلاب نمی ریزد
***********************************
مــن را همین گونه که هـستـم دوست داشته باش
نمی توانـی؟
مــن می روم
تــو هم برو مجسمه ساز شو
************************************
چــــــــرا دوباره برمیگردی
نبش قبر حـــرام است
لعنتـــــــــــــــــــــــی
****************************************
مـهـم نـیـسـت نـوشـتـه هـای در هـمو بـرهـم مـرا بـخـوانـی یـا نـه
مـن بـرای دل? خـسـتـه ام مـیـنـویـسـم
مـیـخـواهـی بـخـوان
مـیـخـواهـی نـخـوان
فـقـطـ خـواهـش مـیـکـنـم
اگـر خـوانـدی
عـاشـقـانـه هـایـم را تـقـدیـم بـه "او" نـکـن
مـن ایـن هـا را بـرای "تــ?ــو" سـروده ام
نـه بـرای "او"
دانش > دانش-
لابهلای اخبار و تحلیلهای هستهای واژگان و اصطلاحات فنیای
مطرح میشوند که ممکن است برای برخی ناآشنا باشند. در این بخش تلاش شده تا
برخی از رایجترین این واژگان توضیح داده شوند.
درى از درهاى بهشت
قیس بن سعد روایت مى کند: روزى پیامبر اکرم بر من عبور کرد در حالى که از خواندن نماز فارغ شده بودم.
ایشان به من فرمودند: آیا تو را به درى از درهاى بهشت راهنمایى کنم؟ عرض کردم: آرى.
فرمود: لا حول و لا قوة الا بالله یکى از درهاى بهشت است. (الغدیر، ج 3، ص 162.).