سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه مجادله به باطلش فراوان شود، کوری اش از حقیقت ماندگارشود . [امام علی علیه السلام]
 

شنبه 92 آبان 4 , ساعت 5:37 عصر



خدایا شکرت .... به خاطر همه چی حتی واسه اینکه به قول یارو با دود زنده ام ...

رفت و فکر کرد با این کارش آروم میشم فکر کرد زندگیم خوب میشه نفهمید که بد زد داغونم کرد ... فدای سرش هر چی دارم مال لونه اصلا بمیرمم به درک ...

نمیدونه شبا هنوزم با خیالش میخوابم ... نمیدونه امید دارم که برگرده اما اگه برگشت منو بخاطر اینطوری که الانم پس میزنه ... منم شدم تک پر مثه خودش ...

نمیدونه با خیالش زنده ام ... نمیدونه صبحا تا دم دانشگاهش میرم دنبالش تا فقط نگاهش کنم ... نه نمیدونه من با اینا زنده ام نمیدونه از درس و زندگی و همه چی زدم ... کله سحر صبحمو با یه نخ سیگار شروع میکنم ....  دست خودم نیست میبینمش داغون میشم ... زندگیمه .. تنها عشقمه ...

آخرش میفهمم کی ازم گرفتش .. میدونم خدا نمیخواست از پیشم بره ... خوده خدا بهم گفت ... گفت من میخواستم دنیا نذاشت ... ته دلم میگه میای اما انگار محاله


امروز دوستان خوبم یه سایت در زمینه تی شرت محرم دیدم خوشم اومد عکس های تی شرت محرم را از این سایت گذاشتم

تی شرت ماه محرم

تی شرت ماه محرم

خرید آنلاین تی شرت محرم

خرید آنلاین تی شرت محرم

تی شرت های محرم

تی شرت های محرم



شنبه 92 آبان 4 , ساعت 4:9 عصر







شنبه 92 آبان 4 , ساعت 3:50 عصر


بزن به سلامتی کسی که به خاطر به دست آوردنش خیلیها رو از دست دادی
...


ولی تنهات گذاشت ...


سلامتی کسی که بخاطر رفیقش تا پای چوب دار رفت

ازش پرسیدن حرف آخرت چیه؟


گفت به رفیقم بگین دیگه از این بیشتر از دستم بر
نیومد..!


چوبه دار


سلامتی پسری که با چشم های خیس وارد ساندویچی بغل "تالار عروسی"شد


و گفت :امشب عروسی عشقمه "بندری بزار"


به سلامتی روزی که...


اسمم بیاد رو لب رفیقام...


پوزخند بزنن و با پشت دست اشکاشونو پاک کننو بگن...

هههههی!!!

کی فکرشو میکرد؟؟؟


سلامتیه مادری که میبینه رو سر و صورت پسرش پر از خط
چاقو‍ِِِِعه،


ولی بازم موقع باز کردن در کنسرو به پسرش میگه بده من باز کنم تو
دستتو نبری.



به ســــلامتی دخـــــتری که


هر چقــــــدر هم از دست عشقش ناراحت باشه


فقـــط سرش غر میزنه و باهاش قــــهر میکنه ..


اما هیچــــوقت دلش نمیـــــاد خیانت کنه ..


یا با پسـر دیگه ای بپـــــره ..


چون واقعا عاشـــقشه و وفـــــادار



سلامتی اونی که بهش خوبی کردیم فکر کرد بچه اسگولیم


ولی نمیدونست ی عمر اسگول بازیم



به سلامتی همه مهره های تخته نرد که تا وقتی رفیقشون تو حبس
حریفه،


هیچکی به احترامش بازی نمیکنه.



بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی....


بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی.....


بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی...


بزن به سلامتی ارزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.....


بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود


ولی هنوز هم دوسش داری....


بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهاییهات گریه کردی


رفیق

روزی مجنون با انگشتش روی خاک می نوشت؛لیلی ... لیلی

گفتند:چرا چنین می کنی؟


گفت:


چون مرا میسر نیست با کام او/عشق بازی میکنم با نام او



به سلامتی رفیقی که وقتی رفیقش بعد از 4 سال ادعای رفاقت
رفیقشو

به یه دختر فروخت و 2 سال پیداش نشد و وقتی سرش به سنگ خورد و


برگشت رفیقش فقط گفت ... به سلامتی رفیقم... ؛)


نیا



به سلامتیه لبخندی که کمکت میکنه تا برا همه توضیح ندی حالت
داغونه !



سلامتی پسری که رفت سربازی مرد شه برگشت دید نامزدش زن
شده!!


بسلامتی خودم و خودت.باهم بخوریم به هم نخوریم.


باهم بخندیم به هم نخندیم.سلامتی هرکی مرده نه هرچی مرده.


سلامتی اونایی که دوستشون داریمو نمیدونن...


پیک آخربسلامتی خودم که توروهمیشه سلامت ببینم.!



به ســـــــلامتی هرکی زدیم رفت,


میزنیم به ســلامتی غــم شاید اونم رفت...


درد دارم


به سلامتی سربازی که تو ایست بازرسی شیشه مشروب رو تو


ماشینمون دید اما به فرماندش چیزی نگفت


فقط به ما گفت : یه پیکم به سلامتی نامزدم بزنید الان 2 ماهه
ندیدمش.......


سرباز


شنبه 92 آبان 4 , ساعت 3:23 عصر


سالروز بزرگداشت کوروش کبیر گرامی باد

به مناسبت بزرگداشت کوروش کبیر به همراه شعر و تصویر

سالروز بزرگداشت کوروش کبیر | Www.FarsiMode.Com

7 آبان روز جهانی کوروش بزرگ روز آزاد منشی، حقوق بشر و افتخار ایرانیان است. این روز بزرگ رو به همگی ایرانیان درستین و ایران دوست شاد باش می گوییم .

گوشزد: این نوشتار به پارسی سره نوشته شده
است، از این روی واژگان درون کمانک ها (پرانتزها) واژگان بیگانه هستند و
واژگان درون ابروها {آکولادها} برای روشنگری آمده است.

هفتم آبان سال 1199 ایرانی برابر با 539
پیش از زایش (میلاد) یا 2547 سال پیش در چنین روزی، کورش بزرگ پس از گشودن
دروازه ی شهر بابل، اندر آن شهر بزرگ و باشکوه و بسیار کهن شد.

مردم بابل گمان می کردند که اکنون با
چپاول، کشتار و دست درازی به جان و دارایی و زنانشان روبرو خواهند شد و سپس
فرمانروایی زورگو و ستم گر بر آنان شهریاری خواهد کرد ولی کورش بزرگ و
سربازانش نه تنها چنین نکردند ونکه (بلکه) او فرمان آزادی و برابری داد.
فرمانی که در سال 1971 زایشی (میلادی) از سوی سازمان پاترمان هم پیمان
(سازمان ملل متحد) همچون نخستین بیله ی (منشور) آزادی مردم در جهان شناخته
شد.

جهت مشاهده شعر منشور کوروش و تصاویر و والپیپرهایی با کیفیت از کوروش بزرگ به ادامه مطلب بروید…

جهت مشاهده تصاویر در اندازه بزرگ روی آن کلیک کنید

جهت مشاهده تصاویر در اندازه بزرگ روی آن کلیک کنید

شعری از شاعر با ذوق “صادق علی حق پرست” که منشور کوروش را به نظم کشیده است:

جهان در سیاهی فرو رفته بود

به بهبود گیتی امیدی نبود

نه شایسته بودی شهنشاه مرد

رسوم نیاکان فراموش کرد

بناکرد معبد به شلاق و زور

نه چون ما برای خداوند نور

پی کار ناخوب دیوان گرفت

خلاف نیاکان به قربان گرفت

نکرده اراده به خوبی مهر

در اویخت با خالق این سپهر

در آواز مردم به جایی رسید

که کس را نبودی به فردا، امید

به درگاه مردوک یزدان پاک

نهادند بابل همه سر به خاک

شده روزمان بدتر از روز پیش

ستمهای شاهست هر روز بیش

خداوند گیتی و هفت آسمان

ز رحمت نظرکرد بر حالشان

برآن شد که مردی بس دادگر

به شاهی گمارد در این بوم وبر

چنین خواست مردوک تا در جهان

به شاهی رسد کوروش مهربان

سراسر زمینهای گوتی وماد

به کوروش شه راست کردار داد

منم کوروش و پادشاه جهان

به شاهی من شادما ن مردمان

منم شاه گیتی شه دادگر

نیاکان من شاه بود و پدر

روان شد سپاهم چو سیلاب و رود

به بابل که در رنج و آزار بود

براین بود مردوک پروردگار

که پیروز گردم در این کارزار

سرانجام بی جنگ و خون ریختن

به بابل درآمد ، سپاهی ز من

رها کردم این سرزمین را زمرگ

هم امید دادم همی ساز وبرگ

به بابل چو وارد شدم بی نبرد

سپاه من آزار مردم نکرد

اراده است اینگونه مردوک را

که دلهای بابل بخواهد مرا

مرا غم فزون آمد از رنجشان

ز شادی ندیدم در آنها نشان

نبونید را مردمان برده بود

به مردم چو بیدادها کرده بود

من این برده داری برانداختم

به کار ستمدیده پرداختم

کسی را نباشد به کس برتری

برابر بود مسگر ولشکری

پرستش به فرمانم آزاد شد

معابد دگر باره آباد شد

به دستور من صلح شد برقرار

که بیزار بودم من از کارزار

به گیتی هر آن کس نشیند به تخت

از او دارد این را نه از کار بخت

میان دو دریا در این سرزمین

خراجم دهد شاه و چادر نشین

ز نو ساختم شهر ویرانه را

سپس خانه دادم به آواره ها

نبونید بس پیکر ایزدان

به این شهر آورده از هر مکان

به جای خودش برده ام هر کدام

که دارند هر یک به جایی مقام

ز درگاه مردوک عمری دراز

بخواهند این ایزدانم به راز

مرا در جهان هدیه آرامش است

به گیتی شکوفایی دانش است

غم مردمم رنج و شادی نکوست

مرا شادی مردمان آرزوست

چو روزی مرا عمر پایان رسید

زمانی که جانم ز تن پر کشید

نه تابوت باید مرا بر بدن

نه با مومیایی کنیدم کفن

که هر بند این پیکرم بعد از این

شود جزئی از خاک ایران زمین

درود بر کوروش کبیر که باعث افتخار ایران زمین و تمام آزاد اندیشان سراسر گیتی است

گردآوری،ویرایش و تنظیم : پرتال فرهنگی تفریحی فارسی مد




شنبه 92 آبان 4 , ساعت 2:18 عصر

لللل




<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ